دکتر علی مرادخانی
مشارب فلسفهی تاریخ
بهطور کلی و در یک دستهبندی عام، میتوان مشارب فلسفهی تاریخ را در دو گروه دستهبندی کرد:
الف. فلسفهی نظری تاریخ Substantive/ Speculative philosophy of history
ب. فلسفهی تحلیلی/ انتقادی/ علمی Analytical/ Critical/ Scientific
در ضمن این دستهبندی عمومی و کلی میتوان به دو تلقی حاشیهای نیز اشاره کرد؛ دو تلقی که البته فلسفهی تاریخ بهحساب نمیآیند.
اگزیستنس که از کییرکگور به بعد شکل میگیرد.
فکر تاریخی که مورد توجه پستمدرنها بوده است.
مبتنی بر دو مشرب کلی فلسفهی تاریخ (نظری و تحلیلی)، دو نگاه به تاریخ نیز وجود دارد:
الف. در نظرگاه فلسفهی نظری تاریخ، تاریخ معطوف به خودِ حادثه است.
ب. از منظر فلسفهی تحلیلی تاریخ، تاریخ علم مرتبهی دوم است.
آغاز فلسفهی تاریخ
اصطلاح «فلسفهی تاریخ» برای اولین بار از سوی ولتر (قرن 18) جعل شد. ولتر میخواست گزارش تقویمی حوادث و تاریخ علمی (نقل حوادث بدون دخالتدادن افکار و اندیشههای تاریخنگار) را از یکدیگر متمایز کند.
فلسفهی تاریخ به تقابل انسان و طبیعت در دورهی جدید بر میگردد. فلسفهی تاریخ به این معنا، در یونان و قرون وسطی وجود نداشته است.
فلسفهی تحلیلی تاریخ
به یک اعتبار این سنت زادهی قرن بیستم است و از کانت به بعد که نوعی علمشناسی موضوعیت پیدا میکند، زمینه برای شکلگیری این سنت فراهم میشود. «علمیت» و «علم بودن» و مسائل مربوط به آن، در این سنت فکری مهم تلقی میشود. و اولین پرسش مطرح در این سنت فکری، پرسش از علمیت تاریخ است: آیا تاریخ علم است؟
اهم مسائل مطرح در سنت فلسفهی تحلیلی تاریخ به شرح زیر است.
توصیف و تبیین
ابژکتیویته یا عینیت
بیطرفی ارزشی
نگاه جزئینگر یا کلینگر و...
ادبیات فلسفه تحلیلی تاریخ در آثار باترفیلد، نیبور، پوپر، گالی، دری، گاردینر، والش، دیلتای، کروچه و... موجود است.